پيام دوستان
+
دانه هاي ِ تسبيح
نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو
در دست هاي ِ زني
که زير ِ تابوت را گرفته است
.
.
.
علي اسدالهي

*ترخون بانو*
03/12/12
شهريار کوچه ها
زيبا بود
پيام رهايي
دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو ...پر معنا و زيبا .
غزل صداقت
بله..
.: ام فاطمه :.
03/12/12
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+
گفتم از کار برد مرا خنده کردنت
خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ...
.
.
.
وحشي بافقي
شبگرد تنهايي
03/12/10
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که ميشود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
شبگرد تنهايي
03/12/10
+
امان از خاطرات... خاطرات... خاطرات...
*ترخون بانو*
03/10/18
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133

اودسان
03/10/18

+
اعضاي تيم فوتبال *پارسي بلاگ*

شبگرد تنهايي
03/10/16
ايستاده از چپ : راشد خدايي - جاده - حسين کارگر - ايمان - دخو - زندگي کارواني - ذره بين زنده - رضا - سيد عليرضا - سيد مهدي شيرازي - پوريا
پس بدانيم بهترين دوست خداست و بهترين مال دنيا پدر و مادر است و بالاترين و شايسته ترين رفتار اين است که سخن ولايت را ارج نماييم و بدان عمل کنيم /// *عالي * /// خدا بزرگه ...
+
ما گفتيم حالمان خوب است
تو باور کردي
و گفتي شکرِ خدا
.
ما گفتيم تنهايي م
تو باور کردي
و رفتي تا نا کجاها
.
زمانه عجيب شده نمي دانم گفته هايم فرق دارد يا باورهايش

هما بانو
03/10/11
1 فرد دیگر
19 فرد دیگر
هما بانو
03/10/11
هيچ روزي معمولي نيست همه روزها و ساعت ها محضر وقايع و اتفاقاتي هستند که ما چونکه به انجام ان عادت کرديم به خود اجازه نمي دهيم اين وقايع را به قدر مرتبت و جايگاه والايشان در زندگاني مان از انها ياد کنيم ما بنده گان روزمره اي هستيم که براي راحتي خود به خود اجازه مي دهيم که گاهي صورت مسئله ها را متاسفانه پاک کنيم
هما بانو
03/10/11
+
هر بار خواستم تحويلش نگيرم که به من وابسته نشود و من هم به او ... نشد که نشد ... اين معرفت را دارد که بيايد، آن هم سر زده! مي آيد مي نشيند کنار من ... يواشکي...مثلا مي خواهد غافلگيرم کند . مي آيد مي نشيند کنار من و من مي روم برايش چاي مي ريزم.

هما بانو
03/10/11

با دوتا استکان چاي بر مي گردم و مي نشينم کنار او. هي تعارف مي کنم و هي او نمي خورد. هي او نمي خورد و من مي خندم به اين شيطنت هايش. برايم کتاب مي خواند. برايم قصه مي گويد. مي خنداندم و من ميان ِ اين خنده ها خيلي يهويي مي زنم زير گريه.
قبل تر ها خجالت مي کشم براي او درد و دل کنم... اما از يک زماني به بعد شد سنگ ِ صبورم. شد مرهم. شد همدم ِ تنهايي هايم....از همان زمان به بعد بود که هي برايش مي گفتم و مي گفتم و مي گويم. بدون ِ هيچ حرفي تنها گوش مي دهد.
5 فرد دیگر
39 فرد دیگر
+
اينهمه که دکتر معزي در حق َم استادي کرد
استاداي دانشگاه َم نکردند !
اينهمه که ايشان خوب بودن را يادم داد
خوب هايي که دور و برم بودند ندادند
دنياي مجازي رو جدي بگيريم
رفتارهايمان اثرگذار است
حتي شايد به شوخي و خنده بگذرد !
و شما مي توانيد در حق ديگران دوستي کنيد
برادري کنيد، دلداري دهيد بقول حضرت رسول باهل باشد .. : )
*انتقادات پذيرفته مي شود *
هما بانو
03/10/11